وبلاگ سایت

تأملات فلسفی در مورد مرگ

تأملات فلسفی در مورد مرگ

مرگ، واقعیتی است که هیچ کس را از آن گریزی نیست و کمتر کسی است که به آن نیندیشده باشد. وانگهی، ادیان الهی از طریق کتاب های مقدس و پیامبران بسیار به این واقعیت محتوم و  زندگی پس از آن پرداخته اند. بر مبنای ادیان ابراهیمی وجود زندگی جاودان پس از مرگ، در بهشت و جهنم، بر اساس اعمال و نیات آدمی روی زمین، حکایت از زندگی ای در امتداد همین زندگی، پس از مرگ دارد.

فلسفه در مورد مرگ به ما چه می گوید؟

از نظر فیلسوفان، مسئله مرگ انسان همیشه شامل مسئله روح بوده است. نیکوس کوکوسالاکیس در مقاله ای برای ژورنال سوسایئتی اظهار می کند که تأملات فلسفی از همان ابتدا انسان را ترکیبی از جسم و روح در نظر می گیرند. از این زاویه که نگاه می کنیم روح بیشتر مفهومی مذهبی و دینی است که از طریق آن خود را از دنیای مادی این جهانی می رهانیم؛ خودشناسی با شناخت روح میسّر می شود. جهان مادی برای بعد معنوی زندگی بشر سودی ندارد و با وارستن از مادیات است که رهایی حاصل می شود. اما فیلسوفان چگونه به مرگ، پس از آن و جسم و روح می اندیشند؟

روح و جسم: مرگ از نظر افلاطون

افلاطون شاید یکی از اولین فیلسوفانی بود که به تأمل در مورد مرگ علاقه نشان داد. بر اساس اصول او، انسان از جسم و روح تشکیل شده است. و دومی منشأ الهی و جاودانه دارد، یعنی در طول زمان دوام می آورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *